یادداشت روزانه

یادداشت های روزانه من

من فرزانه کردلو قرار است، در هر فرصتی که به دست می‌آورم در این صفحه از سایت تورپاخ یادداشت‌ های کوتاهی را ثبت کنم.

 

یادداشت 1: 22 دی 1402- روز جمعه

این‌‌روزا تمام تلاش این هست که برای حفظ خاک و محیط زیست کمترین زباله را تولید کنم. البته هر جا باشم در ابتدا زباله‌ها را تفکیک می‌کنم. امروز هم در کنار hین‌کار  در فرصتی که در اختیار داشتم بخش‌هایی از کتاب فیزیک خاک و محیط زیست را خواندم. در ادامه کتابهایی هم مرتبط با رشته‌ام چند صفحه‌ای خواندم.

 

یادداشت2: 23 دی 1402- روز شنبه

امروز صبح بخشی از کتاب فیزیک خاک و محیط زیست را خواندم. عصر برای ساعاتی در طبیعت زنجان بودم و لحظاتی هم به پیاده‌روی در طبیعت گذشت.

 

 nature-zanjan-soil-sience-

 

یادداشت3: 24 دی 1402- روز ‌یک‌ شنبه

امروز یکشنبه، در آخرین روزهای ماه دی ساعتی را به پیاده‌روی در طبیعت مشغول شدم. دقایقی هم به خواندن کتاب‌هایی مرتبط  با خاک و کشاورزی گذشت.

یادداشت5: 26 دی 1402- روز شه شنبه

امروز هم کتاب‌های با مرتبط علوم خاک از جمله کتاب شیمی خاک نوشته دونالد‌ ال. اسپارکس را خواندم.

یادداشت 6: 28 دی 1402- روز پنج‌شنبه

امروز در کنار خواندن و نوشتن، سایت تورپاخ را به‌روزرسانی کردم و البته در اینستاگرام تورپاخ، یک محتوای متنی کوتاه نوشتم و منتشر کردم.

 

یادداشت 7: 29 دی 1402- روز جمعه

شما هم چنین تجربه‌ای داشتید، وقتی گلدان با گل حال در اندازه‌های کوچک و بزرگ خرید. وقتی توصیه‌‌ای در جهت رشد گیاه‌تان از گل‌فروش خواستار شدید. در جواب این را شنبده باشید:چند روز یک‌بار به گل‌هایتان آب بدید. دیگر نمی‌گویند آب را با چه بدهیم.

من خودم به‌تازپی این‌ها را کشف کردم و گفتم این‌جا به ثبت برسانم.

1-آب پوست موز، یک کود آلی

2-آب پوست پرتقال، یک نوع آفت‌کش

3-آب پوست سب، یک محلول مغذی

4-آب پوست پیاز، برگ‌های زرد و و ریشه‌های پوسیده را از بین می‌برد.

5-آب سیر خیس خورده، کود فسفاته

5-آب سویای خیس شده، کود نیتروژن

6- آب برنج خیس شده، کود پتاسه

7-آب به اضافه آب‌لیمو برای تنظیم pH خاک خوب است.

8-شیر و مقداری آب برای جوانه زنی گیاه خوب است.

 

یادداشت 8: 4 بهمن 1402- روز چهارشنبه

-از دیشب تا صبح امروز داشت باران می‌بارید. خداروشکر بارش‌های فصل زمستان در زنجان شروع شده و امیدوارم همچنان ادامه داشته باشد و به بارش برف ختم شود.

-طرف صبح  که بیرون بودم و یک بخشی از مسیرم رو پیاده گز کردم، درختان اطراف محل پیاده‌روی بیشتر نظرم را به خود جلب کرد. ماموران شهرداری بخشی از درخت‌های آن اطراف  را هرس کرده و در پای هر درخت جمع کرده بودند. داشتم فکر می‌کردم هر موجودی از درخت گرفته و … برای اینکه در فصل و دوره‌ای از زندگی خود خوش بدرخشد و سرپا باشد بایستی بخشی از وجود خود را هرس کند تا بتواند در این دنیا به بقای خود ادامه دهد. این موضوع به هنگام هرس کردن گیاه بیشتر نمود پیدا می‌کند. جدا شدن سخت و دردناک است، ولی بعدها نتیجه آن درد و تلخی‌ها جواب خواهد داد.

یادداشت9: 7 بهمن 1402- روز پنج شنبه

امروز برای لحظاتی در طبیعت زنجان بودم و شاهد زیبایی‌های خلقت.

-برای دقایقی شاهد باریدن برف

-دیدن روباهی که به هنگام بارش باران به ‌نظر می‌آمد به‌دنبال پناهگاهی برای خود است.

 

یادداشت10: 12بهمن 1402- روز پنج شنبه

بالاخره از دیروز همه قسمت‌های زنجان از خارج شهر گرفته تا داخل شهر پویشیده از دانه‌های برف است. در کنار آن هوا هم سرد است.

 

یادداشت 11: 25 بهمن 1402- روز چهارشنبه

امروز که در طبیعت بودم، سگ ماده‌ای را دیدم که توله سگی همراهش بود. بچه‌اش بود. خیلی برایم جالب بود. توله سگ به‌دنبال مادرش در حال  دویدن بود. پس ماشین را کنار جاده نگه‌داشتیم. من هم یه بسته پای مرغ را که داشتیم را باز کردم و به سمت سگ مادر و بچه‌اش رفتم . وقتی سگ مادر متوجه شد که می‌خواهم غذا بدهم، به سمت آمد، ولی فاصه‌اش را حفظ می‌کرد. در حالی‌که توله سگ از من فاصله داشت.  وقتی پای مرغ‌ها را زمین رختم بخورند. سگ ماده نزدیک‌تر آمد و  مشغول خوردن شد و بچه‌اش را نمی‌گذاشت که نزدیک شود.

طبیعت یک قانونی دارند، بزرگ‌تر بایستی بخورد سیر شود و بعد کوچکتر‌ها می‌توانند منتظر بمانند تا غذا بخورند.

 

یادداشت 12: 16 اسفند 1402- روز چهارشنبه

امروز که برای ساعاتی در طبیعت بودم هر از گاهی با صحنه‌ای چون زباله‌هایی ازجمله بطری آب معدنی و نوشابه و … روبرو می‌شدم. تا جایی که توانستم و نایلکس داشتم زباله این چنینی  سر راهم را جمع می‌کردم تا وقتی به شهر رسیدم به سطل زباله بیاندازیم. داشتم فکر می‌کردم چه خوب می‌شد برخی افراد محیط زیست و طبیعت خود را واقعاً خانه دوم خود بدانند و در حفظ آن تمام تلاش خود را بکنند.

 

یادداشت 13: 15 فروردین 1403- روز چهارشنبه 

چهارشنبه برای اولین‌بار یک کار متفاوت انجام دادم. کاری که تا به حال خودم آن را تجربه نکرده بودم. البته بسیار از آن شنیده بودم. جتی برخی با این کار آن را با نام همان شخص موردنظر به او هدیه می‌دادند. به نظرم هر کسی این هدیه را در طول عمر خود دریافت می‌کند خوشبخت‌ترین و ماندگارترین آدم روی کره زمین.پذارید بیش از این توضیح ندهم و سریع‌تر بگویم که 15 فروردین چه کاری کردم که به این حد حس و حال من را خوب کرد.

من در یک نقطه‌ای از زنجان در چنین روزی از روزهای آغازین سال جدید یعنی سال 1403، یک نهال الیته اگر بخواهم درست‌تر بگویم تعدادی نهال کاشتم. بله نهال کاشتم و این کار هم به یکی دیگر از تجربه‌های زیسته‌ام اضافه کرد. حس قشنگی بود.

 

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا